۱۶ آبان ۱۲۸۹؛ ۱۱۰ سال پیش در چنین روزی ملوک ضرابی در تهران زاده شد. میگفت: «همیشه ضربی و شاد خواندم ولی هیچگاه مطربانه کار نکردم.»
پدر ملوک ضرابی بازرگان بود: «پدرم فوق العاده خوب میخواند. هر صبح بعد از نماز، دعای دوازده امام را میخواند و اگر یک روز نمیخواند، همسایهها میآمدند در خانه و میگفتند: ما امروز صدای حاجآقا را نشنیدهایم. مثل این است که چیزی گم کردهایم.»نُه ساله بود که به خانه عینالسلطان از نجیبزادگان محل رفت و آمد میکرد و بی آنکه خانواده خرسند باشد، آواز میخواند: «حسین طاهرزاده از خوانندگان معروف زمان مرا در منزل عینالسلطان دید و صدایم را شنید.
۱۶ ساله بود که نخستین ترانهاش را بر روی صفحه گرامافون ضبط کرد و در همان سال به جامعه نوبنیاد باربد رفت و از آن پس همکاری ماندگاری را با اسماعیل مهرتاش و ارکستر او آغاز کرد. اگر قمرالملوک وزیری زن پرتوان آواز ایرانی بود، او در اجرای ترانه از نخستینها و سرآمدان به شمار میرفت به ویژه که هم به ضربآهنگ توجه ویژهای داشت و هم در تئاتر جامعه باربد، بارها در نقش شیرین و لیلی ظاهر میشد و میخواند و از ترفندهای تئاترال در ترانهخوانی بهره میگرفت.
۲۹ ساله بود که با ابوالحسن صبا و اسماعیل مهرتاش برای ضبط چند صفحه به حلب سوریه رفت و دو سال پس از آن وارد رادیو ایران شد: «اولین ترانهای که در رادیو اجرا کردم کیستی ساخته حسین یاحقی بود که مرتضی محجوبی، حبیب سماعی، ابوالحسن صبا و حسین تهرانی با من همکاری میکردند و شعرش را حسن سالک سروده بود». او تا بروز انقلاب ۵۷ با رادیو ایران همکاری داشت و همیشه بخشی از درآمدش را به سازمانهای خیریه میبخشید.