حالا دیگر ارتباط صداها را خوب متوجه میشوم. صدای پای بازجوها را که از کنار سلولمان رد میشوند و به اتاق بازجویی میروند، بهخوبی از باقی صداها تشخیص میدهم... بخش سوم از روایت_سپیده_قلیان_از_زندان👇 sepideqoliyan سپیده_قلیان اطلاع_رسانی
چند روز است که در انفرادی هستم؟ نمیدانم. فقط میدانم که دومینبار است مرا به این قبرستان میآورند. حتی قبرستان هم برای توصیف اینجا کافی نیست. گاهی با صدای گریه و ناله از جا میپرم؛ انگار روی جسدهایمان زار بزنند. دیگر خیال زنگ زدن و ملاقات با خانواده از گوشه ذهنم هم رد نمیشود. روزها وزنههای چندتُنی شدهاند و من محکوم کشاندن یکییکی آنها تا آخر مسیر.
بازجوی «حسن»، زندانی سلولروبهرویی بوی عطر مشهد میدهد. اول صدای تقتق کفشش را شناختم، بعد با ترفندی بوی عطرش را حفظ کردم. این بازداشتگاه چهار اتاق بازجویی دارد که یکی از اتاقها دوربین ندارد و یک سرویس بهداشتی در گوشه آن قرار گرفته است. این سرویس بهداشتی مخصوص خانمها است. از راه همین سرویس بهداشتی متوجه شدم تنها زن بازداشتگاه سری دوم، من هستم. آخر گاهی شامپو را در یک قسمت میگذاشتم و سری بعد که میرفتم، میدیدم که شامپو دقیقا سر جای خودش است.
۱۰روزی میشود که با صدای کتکهای حسن زندگی میکنم. پریشب داد میزد: «خدددددااا، خددددا، چرا عرب رو آفریدی؟!»
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.
روایت سپیده قلیان از زندان (بخش دوم)؛ مکیه، زهرا و تنهای کبود
ادامه مطلب »
سپیده قلیان: مسئولیت گناه نکرده را نمیپذیرمسپیده قلیان قبل از بازگشت به زندان ویدیویی اختصاصی دراختیار بی بی سی فارسی قرار داد و در آن گفت که چرا وثیقه را آزاد کرده و به زندان برگشته است.
ادامه مطلب »
فعالیتهای جمعیت امام علی به روایت داوطلبان و کمکگیرندگان
ادامه مطلب »
روایت سپیده قلیان از زندان (بخش دوم)؛ مکیه، زهرا و تنهای کبود
ادامه مطلب »
سپیده قلیان: مسئولیت گناه نکرده را نمیپذیرمسپیده قلیان قبل از بازگشت به زندان ویدیویی اختصاصی دراختیار بی بی سی فارسی قرار داد و در آن گفت که چرا وثیقه را آزاد کرده و به زندان برگشته است.
ادامه مطلب »