بررسی ضرورتهای دیپلماسی وبرخی مواضع تقابلی علیه ایران در گفتوگو با سفیر پیشین فرانسه و بلژیک عبدالرحمن فتحالهی:دولت آلمان،اعتبارصادرات برای صادرکنندگان آلمانی به ایران وکلیه گفتوگوهای اقتصادی ازجمله گفتوگوهای مرتبط باانرژی را متوقف میکند. متن کامل:
عبدالرحمن فتحالهی: سال گذشته میلادی مجموع مبادلات تجاری ایران و آلمان معادل یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بود و در ۹ماهه نخست سال ۲۰۲۲ نیز مبادلات تجاری میان دو کشور به یک میلیارد و ۵۸۰ میلیون دلار رسید. حال با این اقدام برلین برخی معتقدند که آلمان به این اطمینان رسیده که دیگر مرگ برجام قطعی است و به موازاتش پروژهای برای مقابله با تهران در جریان و گسترش است. از دیگر سو هم احتمال پیچیدهترشدن پرونده جنگ اوکراین وجود دارد.
یعنی شما هم با گزاره مطرحشده من موافقید. چراکه این جمله پایانی شما به نوعی مبین و مؤید سؤال نخست است.
کلیدواژه مهمی را در گفتههایتان به کار بردید؛ «آخرین فرصت احیای برجام» ذیل هشدار جوزپ بورل. اما در عین حال همین مسئول سیاست خارجی اروپا ۲۱ آذر/ ۱۲ دسامبر در جریان نشست شورای اروپا، ۲۹ آذر/ ۲۰ دسامبر و پس از دیدار با امیرعبداللهیان در امان و در گزارش ۲ دی/ ۲۳ دسامبر عنوان داشته است که کماکان برجام را بیبدیل و بدون جایگزین میداند.
نکته شما کاملا درست است؛ اما این را هم باید پذیرفت که دو موضوع ادعاشده علیه ایران وزن و سهم خود را در احیانشدن برجام دارند؛ غیر از این است؟ با چنین برآوردی میتوان برجام موقت را یک «تله دیپلماتیک» با هدف تحمیل تعهدات هستهای به تهران بدون لغو جدی تحریمها در نظر گرفت؟ به سؤال نخست بازگردیم؛ چون من پاسخ روشنی برای آن از شما نگرفتم. اگر اقدام اخیر برلین علیه تهران در تعلیق همه مناسبات اقتصادی و تجاری لزوما به معنای اطمینان خاطر آلمان از مرگ کامل برجام نیست؛ چرا در دستور کار قرار گرفته است.
چه عامل یا عواملی و چه پارامترهایی باعث شده است که قدرتگرفتن گرایشهای چپ در آلمان به این سیاست ضدایرانی رادیکال منجر شود؟ به نظر من کُمیت تحلیل شما کمی میلنگد، از این جهت که نمیتوان مسئله را صرفا به حقوق بشر تقلیل داد و این ارزیابی را داشت که آلمان فقط و فقط به واسطه تحولات سه ماه اخیر، موضوع حقوق بشر و حساسیت زیادی که بدنه اپوزیسیون ایرانی و نفوذ آنها بر ساختار سیاست خارجی آلمان دارند، باعث شده است که این نگاه رادیکال توسط برلین اجرائی شود.