ایرج مصداقی و سیامک طوبایی، پیش از آنکه چهره همدیگر را ببینند و در زندان هماتاقی شوند، از طریق مورس یکدیگر را پیدا میکنند. در این مقاله، همگام با ایرج مصداقی، نقشه یک فرار از زندان را مرور میکنیم. اطلاع_رسانی گزارش aidaghajar 👇
را نازیلا نوشته است که ایرج مصداقی و سیامک طوبایی، پیش از آنکه چهره همدیگر را ببینند و در زندان هماتاقی شوند، از طریق مورس یکدیگر را پیدا میکنند.«وقتی به تو میگویند که من در زندان نیستم باور مکن!روزی باید اعتراف کنند که دروغ گفتهاند!»این شعر را «ایرج مصداقی» در جلد چهارم کتابش نوشته است؛ همان بخش که باید به خانوادههای بسیاری از جمله «سیامک طوبایی» میفهماندند که فرزندانشان دیگر وجود ندارند.
مصداقی در بخشی از کتابش نوشته است: «بعدها متوجه شدم بچههایی که به قصد خروج از کشور و پیوستن به مقاومت در تور پهن شده از سوی رژیم گرفتار میآیند، در تهران دستگیر نمیشوند. نیروهای امنیتی با صرف هزینه و انرژی زیاد، آنها را تا لب مرز برده و در آنجا اقدام به دستگیریشان میکنند. [...] از تجربههایی که در این راه به دست میآوردند، در پیریزی سیاستی برای برخورد یا احیانا دستگیری نیروهای هوادار جریانهای سیاسی استفاده میکردند.
محتوای وصیتنامه جواد تقوی قهی چند خط بیشتر نبود، با نام «مسعود و مریم رجوی» آغاز شده بود و با اعلام آمادگی برای جانفشانی در راه آنها پایان یافته بود. چند خط کوتاه و بعد فرار به آن سوی مرزها. مصداقی پس از شنیدن خبر سلامتی جواد نوشته است: «به سیامک گفتم حالا قیافه کریه ناصریان و نیری [نیری از اعضای هیات مرگ] دیدن دارد. در آخرین روزهای قتلعام نیز دست از سر جواد بر نمیداشتند و پیکر نحیفش را به تخته شلاق بسته بودند. حتی بعد از آن نیز به انفرادی برده بودندش.
نقشه فرار بیشتر شکل میگرفت. آنها کنار هم به این فکر میکردند که وقتی مامور مسلح کنارشان حضور دارد، چطور فرار کنند. در عینحال، کروکی خانههای خود را میکشیدند و نحوه فرار را بررسی میکردند: «خانه مادر من طبقه چهارم بود. کروکیاش را کشیدم و به سیامک توضیح دادم چطور فرار میکنم و از چه راهی، او هم نقشه خانهشان را کشید و به نتیجه رسیدیم.»ایرج: «ببین سیامک، یارو مسلحه، فیلم که نیست. ببین از در زندان که خواستی بیرون بری و سوار ماشین شدی، شخصیت یک تواب دو آتشه به خودت بگیر.
پس از آن بود که مصداقی را به ملاقات با خانوادهاش در حضور ناصریان و حمید عباسی بردند و به آنها گفتند که گزارشی علیه فعالیتهای فرزندشان ارائه شده است. گزارشی که به گفته مصداقی یکی از بچههای تازهوارد و تواب از او داده بود. در همانجا بود که مصداقی از زبان خود ناصریان شنید: «دست از این بازیها بردار. همین مسئول بند چپیها رفیق خودم بود و خودم کشیدمش بالا.» در همین گیر و دار سال ۱۳۶۹ هم به پایان میرسید.
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.
شاهد دادگاه حمید نوری: میگفتند هیات عفو آمده اما هیات قتلعام بود
ادامه مطلب »
شاهد دادگاه حمید نوری: از دیدن کامیونهای پر از جسد پاهایم میلرزید
ادامه مطلب »
دادگاه استیناف در پرونده حمله به کنگره علیه ترامپ رای داددادگاه تجدید نظر در پرونده آزاد کردن اسناد روز حمله به کنگره آمریکا توسط هواداران دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده، علیه ترامپ رای داد، و بدین
ادامه مطلب »
ادامه جلسات دادگاه تجدیدنظر متهمان پرونده تروریستی اسدالله اسدی در بلژیکدادگاه تجدیدنظر بلژیک در شهر آنتورپ با از سرگیری جلسات رسیدگی به پرونده سه متهم هسته تروریستی اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی متهم به طرحریزی عملیات تروریستی
ادامه مطلب »
کاخ سفید: بایدن دستور داده است تا زمینهچینیهای لازم در صورت شکست مذاکرات با ایران انجام شودسخنگوی کاخ سفید با اشاره مذاکرات هستهای ایران گفت که رئیس جمهوری آمریکا دستور داده تا «زمینهچینی لازم» در صورت شکست تلاشهای دیپلماتیک انجام شود.
ادامه مطلب »
وزارت بهداشت مشکلات پرستاران را تا رسیدن به نتیجه نهایی پیگیری کندرئیس جمهور پرستاران را الگوی ایثار، مهربانی و صبوری توصیف کرد و با اشاره به اهتمام دولت بر رفع مشکلات پرستاران گفت: وزارت بهداشت و درمان وظیفه دارد مشکلات پرستاران را تا رسیدن به نتیجه نهایی با جدیت پیگیری کند.
ادامه مطلب »