بازیهای المپیک؛ 'دوومیدانی راه نجاتم از دار و دسته تبهکاران بود'
"وقتی که سوار بر دوچرخهام به آنجا میرفتم، نگاهم را به آسمانها انداختم و گفتم "نشانهای به من نشان بده".
"زیرا اگر میتوانستم در دفعه اول بر ترس خود غلبه کنم، دفعات دوم، سوم و چهارم بعد دیگر خیلی راحتتر انجام میشدند. اما من آن روز را چرخشی در زندگی خود میبینم."کمپبل پس از کسب عنوان قهرمانی ۱۰۰ متر جوانان بریتانیا در سال ۱۹۸۹، سالی که سرقت میخانه برنامهریزی شده بوداو میگوید: "مثل این بود که در دو دنیای مختلف زندگی میکردم. از یک طرف دو و میدانی بود و از طرف دیگر دوستانی بودند که با آنها بزرگ شده بودم، از من محافظت کرده و متقابلاً من هم از آنها محافظت کرده بودم.
"یکی از آنها چاقو کشید و سعی کرد مرا بزند. اما به موقع کتم را در آوردم و چاقو تنها کتم را پاره کرد. خوشبختانه توانستیم فرار کنیم. عضویت در باند و اختلاف با باندهای دیگر، باعث میشود در موقعیتی قرار بگیرید که هر لحظه انتظار داشته باشید جان خود را از دست بدهید." به دنبال موفقیت بیشتر در مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان در سال ۱۹۹۲ در سئول کره جنوبی، جایی که او در ماده ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر مدال نقره و در ۴ در ۱۰۰ متر امدادی مدال طلا کسب کرد، کمپبل مورد توجه قرار گرفت و پیشنهادات پشت سر هم میآمد. او سرانجام تصمیم گرفت که با مالکوم آرنولد، مربی کالین جکسون، به نیوپورت، جنوب ولز برود و آموزش ببیند.