اعلام فهرست نهایی کاندیداهای احراز صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان فضای جدیدی در عرصه سیاسی ایران ایجاد کرد و اصلاحطلبان و کسانی که راه تغییر را در ساختار انتخاباتی موجود جستوجو میکردند را در شوک فرو برد.
هفت نفر از چهل کاندیدایی که شورای نگهبان ثبت نام آنها را قبول کرده بود، مجوز ورود به رقابت انتخاباتی برای ریاست قوه مجریه را پیدا کردند. شمار کاندیداهای احراز صلاحیت شده از سالهای ۱۳۵۸ و ١٣٨٠ نیز کمتر است و رتبه سوم را در بین ادوار انتخابات ریاست جمهوری دارد.
البته حملات طیف تندروی اصولگرا به او بعد از حمایت از برجام و تنشزدایی در سیاست خارجی افزایش یافته و به او لقب «ساکت فتنه» داده بودند. از بین منتقدان درون حکومتی علی لاریجانی احراز صلاحیت علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضیزاده هاشمی پیام سیاسی خاصی داشت که در آینده جمهوری اسلامی چنین کارگزارانی امکان تحرک در عرصه سیاسی رسمی دارند. زاکانی که در دوره قبل صلاحیتش رد شده بود انگیزه کاندیداتوری خود را مقابله با علی لاریجانی اعلام کرده بود.
احتمال کنارهگیری سعید جلیلی، قاضیزاده هاشمی و زاکانی به نفع رئیسی وجود دارد و چه بسا آرایش نهایی انتخابات با چهار ضلعی رئیسی، محسن رضایی، عبدالناصر همتی و محسن مهر علیزاده شکل بگیرد.دولت حسن روحانی همانطور که پیشبینی میشد عملکرد ضعیف و کاملا منفعلی داشت و در ادامه انتخابات سالهای ٩٤، ٩٦ و ٩٨ در برابر پیشروی نهاد ولایت فقیه و نیروهای سیاسی همسو در کاهش مجاری مشارکت و رقابت سیاسی تسلیم شد.
اصلاحطلبان در سال ١٣٩٢ قافیه را باختند که با پشت کردن به آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و نادیده گرفتن جنبش اجتماعی و هنگامی که اکبر هاشمی رفسنجانی صلاحیتش احراز نشد، شتابزده و از سر نزدیکبینی افراطی از حسن روحانی حمایت کردند. حال به نظر میرسد در دورهای که هرآینه امکان تحقق جانشینی رهبری وجود دارد، خامنهای در تدارک حفظ وضع موجود و آمادهسازی فضا برای انتقال قدرت در شرایطی است که ویژگیهای کلاسیک نظام به لحاظ گفتمانی، نظری، ساختاری و سیاسی بدون تغییرات اساسی در آینده حفظ شود. در این راستا هر گونه تجدیدنظر طلبی ولو در سطوح کم دیگر تحمل نمیشود و حذف و یا به حاشیه راندن آنها با مدیریت مستقیم خود خامنهای انجام میشود.